پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر مؤلفه های هویت ملی مربیان پیش دبستانی بر میزان یادگیری مهارت های زبان آموزی نوآموزان استان سمنان انجام شده است. روش پژوهش توصیفی-پیمایشی است و جامعه آماری این پژوهش شامل مربیان (خانم)پیش دبستانی در سال تحصیلی 1400-1399به تعداد 91نفر می باشد چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر مؤلفه های هویت ملی مربیان پیش دبستانی بر میزان یادگیری مهارت های زبان آموزی نوآموزان استان سمنان انجام شده است. روش پژوهش توصیفی-پیمایشی است و جامعه آماری این پژوهش شامل مربیان (خانم)پیش دبستانی در سال تحصیلی 1400-1399به تعداد 91نفر می باشدکه به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند . ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته مهارت زبان آموزی با 9خرده مقیاس و هویت ملی با 4 خرده مقیاس است.جهت روایی صوری و محتوایی آن از نظر صاحب نظران و متخصصان حوزه کودک و تعلیم و تربیت و پایایی پرسشنامه از آلفای کرونباخ استفاده شد. داده های گرده آوری شده به کمک آمار توصیفی(فراوانی، میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی(همبستگی اسپیرمن و آزمون کای دو)مورد بررسی قرار گرفتند. ارتباط آماری قوی بین "تاثیر آشنایی و احترام گذاردن به آداب و رسوم و مناسبت های دینی و ملی مربیان" با ”شکل گیری کسب توانش نسبی زبانی و ارتباطی نوآموزان (مهارت های زبان آموزی نو آموزان )"مشاهده شد (p valeu<0.05) به عبارت دیگر با افزایش آشنایی و احترام گذاردن به آداب و رسوم و مناسبت های دینی و ملی مربیان مولفه شکل گیری کسب توانش نسبی زبانی و ارتباطی نوآموزان افزایش پیدا میکند؛همچنین بین تحصیلات مربیان و هویت ملی آنها و مهارت زبان آموزی نوآموزان ارتباط معناداری وجود ندارد .(p valeu>0.05)
پرونده مقاله
در جوامع امروزی عواملی مانند صنعتی شدن، توسعه تکنولوژی، گسترش اقتصاد، سرمایهگذاری و توسعه ارتباطات چارچوب نمادین زندگی افراد را دگرگون کردهاند. در چنین شرایطی افراد نیاز به هویت دارند، از طریق هویت میتوان پیچیدگی و سرعت تغییرات اجتماعی را کاست و به انسان این توانایی چکیده کامل
در جوامع امروزی عواملی مانند صنعتی شدن، توسعه تکنولوژی، گسترش اقتصاد، سرمایهگذاری و توسعه ارتباطات چارچوب نمادین زندگی افراد را دگرگون کردهاند. در چنین شرایطی افراد نیاز به هویت دارند، از طریق هویت میتوان پیچیدگی و سرعت تغییرات اجتماعی را کاست و به انسان این توانایی را بخشید که نظمی نسبی در زندگی خود و اطرافیان به وجود آورد. در این پژوهش محقق درصدد این است که به طراحی مدلی متشکل از عوامل مؤثر بر دگردیسی هویت اجتماعی زنان با استفاده از روش مدلسازی ساختاری تفسیری فراگیر بپردازد. پژوهش حاضر توصیفی – تحلیلی بوده، جامعه موردمطالعه تحقیق، خبرگان دانشگاهی هستند که 24 نفر از اعضای هیئتعلمی، فارغالتحصیلان دکترا و دانشجویان دکترا در رشته جامعهشناسی و روانشناسی بهصورت هدفمند قضاوتی انتخاب شدند. مدل طراحیشده حاوی 11 عامل: آگاهی زنان از موقعیت خود در جامعه، هویتهای متضاد، گرایش به برابری زن و مرد، گرایش به زندگی فردی، دانشگاهها و مراکز آموزش عالی، رواج باورهای کلیشهای، دشواری هماهنگی نقشهای سنتی با جدید، فضاهای دوستی، دگرگونی نسلی، بازاندیشی در هویت، مدرنیته، عدم انسجام هویت هستند. از میان عوامل موردبررسی، دشواری هماهنگی نقشهای سنتی با جدید، بازاندیشی در هویت فرهنگی، رواج کلیشهای جنسیتی، هویتهای متعارض بهعنوان عامل روبنایی شکلگیری دگردیسی هویت اجتماعی زنان قرار دارند که منجر به آگاهی زنان از موقعیت خود در جامعه، گرایش به برابری زن و مرد، دانشگاهها و مراکز آموزش عالی، عدم انسجام هویت، مدرنیته، فضای دوستی میشوند. درنهایت دگرگونی نسلی پیامد نهایی آن خواهد بود.
پرونده مقاله